...براي چند لحظه شادي....

متن مرتبط با «توماس جی واتسون» در سایت ...براي چند لحظه شادي.... نوشته شده است

با پا زنجیر جا انداختن

  • محمد پنجشنبه سی ام فروردین ۱۴۰۳، 1:25 حیفم میاد ننویسم اون روز قشنگومنو ممدهوای خوب ابریبا موتور زدیم کوه و مسیر های نرفته ناشناختهرو نوک بزرگ ترین قله اون منطقه نشستیمو وزش بادو حس کردیم و به استخونهای پرنده ای که مرده بود نگاه کردیم وگفتیم کی بود ؟ چیکار کردی ؟ چی فکر میکرد ؟،اینکه دو ساعت پیش خونه بودیم و حالا اینجاییمو واقعا یه چیز عجیه راز الوده،و درست وسط او کوه و دره هاموتورش خراب شد !!حدود 15 کیلو متر موتور رو حل دادیماز سر بالایی و سر پایینی ها و از کنارکلی دره ها بطور گذر کردیمو با تمااااام توان انرژی گذاشتیمخیلی جاها مغلوب شدیم و زورمون نمیرسید موتوررو با حل از این سر بالایی ببریمپس دورش میزدیم و ...و در نهایت رسیدیم خونهو خاطره ای شد جالب،بماند به یادگاربا پا زنجیر جا انداختن !! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سفر به دره انجیرو

  • محمد یکشنبه هفدهم دی ۱۴۰۲، 7:5 دیروز رفتم دره انجیرو :)یه جای خیــــــلی بکر تو دل صحرایه دره خیلی عمیق که پررررر از غارهقبلا جای قاتل ها ، فراری ها و راه زن ها بوده،خیلی سر سبز و قشنگ و پر از انواع پرندهتا کیلو متر ها هم هیچ بنی بشری پیدا نبود،تا جایی که شد پیش رفتم و رفتم ته درههواسه برگشتن خورشید غروب کرد و گم شدم :|،یه نیم ساعتی سرگردون راه میرفتمو بعد خیلی اتفاقی گفتم برم بالای این تپهاطراف رو نگا کنمببینم این موتور بی صحاااابمو کجا گذاشتمدیدم اع زیر پامه این موتور با صحاب،باحال بود ، تصمیم گرفتم هنو بیشتر برم صحراراستی کلی هم تو اون غار ها رفتم و گشتم واثر از ساروج و با سنگ دود کش ساخته بودن توی غار وخیلی جای قدیمی باحالی بود،یه جا هم کنده بودن برای گنج که خر هم پیدا نکرده بودن،حس گم شدن رو خیلی وقت بود تجربه نکرده بودمولی ترسناک نبود میدنی چرا ؟چون میدونستم هستن ادمایی که بیان دنبالم،و چقد بده گم بشی و هیشکی منتظرت نباشه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • توماس جی. واتسون می گوید:

  • "می خواهید فرمولی برای موفقیت به شما بدهم؟ خیلی ساده است. «نرخ شکست خود را دوبرابر کنید.»,توماس جی واتسون,توماس جي واتسون ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها