...براي چند لحظه شادي....

ساخت وبلاگ
محمد سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳، 12:14 شمام وقتی یکی لحجه داره ناخاستهمثل خودش با همون لحجش حرف میزنین ؟یا من این طوریم فقط :|،چنان با اوسا ، افغان طور حرف میزنمانگار همین الان از اتوبوس کابل پیاده شدم :| ...براي چند لحظه شادي.......ادامه مطلب
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 3 تاريخ : دوشنبه 10 ارديبهشت 1403 ساعت: 2:23

محمد پنجشنبه سی ام فروردین ۱۴۰۳، 1:25 حیفم میاد ننویسم اون روز قشنگومنو ممدهوای خوب ابریبا موتور زدیم کوه و مسیر های نرفته ناشناختهرو نوک بزرگ ترین قله اون منطقه نشستیمو وزش بادو حس کردیم و به استخونهای پرنده ای که مرده بود نگاه کردیم وگفتیم کی بود ؟ چیکار کردی ؟ چی فکر میکرد ؟،اینکه دو ساعت پیش خونه بودیم و حالا اینجاییمو واقعا یه چیز عجیه راز الوده،و درست وسط او کوه و دره هاموتورش خراب شد !!حدود 15 کیلو متر موتور رو حل دادیماز سر بالایی و سر پایینی ها و از کنارکلی دره ها بطور گذر کردیمو با تمااااام توان انرژی گذاشتیمخیلی جاها مغلوب شدیم و زورمون نمیرسید موتوررو با حل از این سر بالایی ببریمپس دورش میزدیم و ...و در نهایت رسیدیم خونهو خاطره ای شد جالب،بماند به یادگاربا پا زنجیر جا انداختن !! ...براي چند لحظه شادي.......ادامه مطلب
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 17:33

محمد جمعه سی و یکم فروردین ۱۴۰۳، 2:57

شروع شنیدن صدای کلاغ ها

،

تا زندون نشی ، آزادی بهت مزه نمیده ..

ما خیلی زود فراموش میکنیم که آزادیم ..

...براي چند لحظه شادي.......
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 2 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 17:33

محمد شنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۳، 3:7 یه چیزی کشف کردم‌ که اگهعمیقا بهش فکر کنیم میتونیم خیلی شاد تر باشیم،میزان انرژی ،امید و انگیزه ما به زندگیمرتب در نوسانه بدون اینکهتغییر خاصی رخ بده تو زندگیمون،تو روزای سخت و بی انگیزگیفقط باید صبر کنیم تا زمان بگذره،،من از ۶ صبح تا ۶ عصر راهرفتنم‌اینو عمیقا فهمیدمیه جاهایی میرقصیدم و حس گنگ بودنداشتم ،یه جاهایی خستم بود و دلم میخاست بمیرم ،و این حس مرتب در نوسان بود،درست مثل زندگی ...براي چند لحظه شادي.......ادامه مطلب
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 17:33

محمد یکشنبه دوازدهم فروردین ۱۴۰۳، 3:49 سرعتش زیاد بود و به دوچرخه سواری مسلط نبود حدود ۸ سالی سن داشت اومد که بزنه بهم میتونستم جا خالی بدم اون بخوره پشت دوچرخم و دیگه هر چی میشد پا خودش بود ،ولی لحظه اخری تصمیم عجیبی گرفتم ،تصمیم گرفتم جا خالی ندم و رو در رو بخوریم بهم ،زدم ترمز ولی اون سرعت داشت خوردیم بهم رو در رو گرفتش و نیفتاد :)هیچ کدوم نیفتادیم و هیچ کدوم اسیب ندیدیم :)،دوچرخه ها رو کشیدیم عقب و رفتیم ، بی هیچ حرفی ..،بعضی وقتا اونی که از جلوت کنار نمیره ، وایساده که تو رو بگیره ...براي چند لحظه شادي.......ادامه مطلب
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 7 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 20:23

محمد شنبه نوزدهم اسفند ۱۴۰۲، 19:9 این روزا به هیچ و به همه چیز فکر میکنمبه نیستیی که هست میشه و دوباره نیست !!به زمان ،این لحظه ای که گذشت ما اون لحظه رو زندگی کردیمولی چی شد ؟ کجا رفت ؟ چرا ردش نیست ؟چرا نمیشه دوباره دیدش ؟ چرا نمیشه حس یا لمسش کرد ؟توی یک ثانیه میلیون میلیون میلی ثانیه وجود داره اگه چیزی بتونه اون میلیون میلیون ثانیه ها رو درک کنهچقد زمان براش متفاوت میشه ، همه هستی براش تعریف دیگه ای داره ، ،یعنی همه ادما زمان رو اندازه هم درک میکنن ؟ عجیبه نه ؟ ...براي چند لحظه شادي.......ادامه مطلب
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1402 ساعت: 17:33

محمد چهارشنبه بیست و سوم اسفند ۱۴۰۲، 5:56 یه جایی از فیلم میگه : مشکلت اینه که کل زندگیت روصرف این کردی که فکر میکنی قوانینی وجود داره ،وجود نداره ،ما قبلا گوریل بودیمو تنها چیزی که بلدیم چیزیه که میتونیم بگیریم و دفاع کنیم .،،،خیلی موافقم باهاشقانون مثل یه تار عنکبوته که فقط کوچیکا رو گیر میندازهیا بزرگ باش یا ادای بزرگ ها رو در بیارمیتونی ازش عبور کنی !!،مثل اون روز که خودم عبور کردمو ممد رو هم رد کردم !!بقیه جاها هم دقیقا همین طوریه ...براي چند لحظه شادي.......ادامه مطلب
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1402 ساعت: 17:33

محمد جمعه هجدهم اسفند ۱۴۰۲، 11:28 رفتیم اون دره قشنگه کلی غار نوردی و سینه خیز !! ،به عده دنبال گنج بودن مچشون رو کرفتیم ...براي چند لحظه شادي.......ادامه مطلب
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 20 اسفند 1402 ساعت: 20:24

محمد شنبه نوزدهم اسفند ۱۴۰۲، 1:15 مغزم از صبحی تیلیت شد و هر راهی و هر کدی بلد بود زدمو در نهایت این شد جوابشselect *,sum(price) as sumprice ,sum(Weight) as sumWeight from report WHERE `state` = 1 AND `jastDate` between "14021216" and "14021218" group by idPostبله میدونم خیلی مفهومی و زیباستمیدونی چیه ؟گاهی به یه چیزی خیلی پیله میکنیم و میگیم حتما این بایدانجام بشه تا مشکل حل بشهولیییییییخیلی وقتا نباید پیله کرد و قفلی زدخیلی وقتا با تغییر روش تغییر مسیر میتونی به اون نتیجه ای که میخای برسی !!!،خلاصه که یا راهی خواهم یافتیا راهی خواهم ساخت ...براي چند لحظه شادي.......ادامه مطلب
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 20 اسفند 1402 ساعت: 20:24

محمد شنبه نوزدهم اسفند ۱۴۰۲، 3:12 این ادم های از خود راضی ، مدعی ، دماغ سر بالاخیلی گناه دارن و از همه ضعیف ترن و بیشتر در حال رنج کشیدن هستن ،مثل سدی که در حال فروپاشی باشه با چنین رفتار هایی تلاش میکنن خودشون رو سالم نگه دارن،اینا بیشتر نیاز به توجه و محبت دارن و متاسفانه کار سختیه بهشون توجه و محبت کرد ،برداشت جدیدمه ولی هنوز شیرجه نزدم تا بتونم عمل کنم بهش !!،و علمی که در بازو ساکن نشه شایعست ...براي چند لحظه شادي.......ادامه مطلب
ما را در سایت ...براي چند لحظه شادي.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m2002a بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 20 اسفند 1402 ساعت: 20:24